محل تبلیغات شما

یادم هست وقتی مدرسه می رفتم، معلم ها یک جور وجدان کاری عجیب و غریب داشتند. اصلا نمی توانستند نسبت ب تو و نمره ات بی توجه باشند، البته هر معلمی از روش خودش. یکی با بدخلقی و یکی با محبت، یکی با پیگیری و یکی با امتحان های پیاپی. ولی تمام سعی شان این بود ک پیشرفتت را ببینند. و بعدتر، ناگهان همه چیز در پول خلاصه شد. سختی های زندگی آدم ها را به جایی رساند ک فقط ب پولی ک در می آورند فکر کنند و آن وجدان های بیدار ناگهان ب فراموشخانه ها سپرده شدند.

این ها را گفتم ک بگویم در طول مدتی ک برای ارشد درس می خواندم انسانی را دیدم ک وجدان شدیدا بیداری داشت. ک مرا ب یاد معلم های مدرسه ام می انداخت. دکتر علی احسانی. ک وقت گرانبهایش را رایگان در اختیار دانشجویان هراسانی می گذاشت ک از شدت استرس نمی توانستند در جای درست ب دنبال اطلاعاتی ک می خواهند بگردند. با ایمیل و آی دی و کانال و سایت همه جوره دانشجوها را راهنمایی می کرد، آن هم در حالی ک حتی نمی شناختشان. و کم پیدا می شود چنین آدم هایی توی کشور ما. 

از آنجایی ک خیلی دیر ب نتیجه رسیدم ک کنکور ارشد شرکت کنم، وقتی همه در حال تست زنی و رفع اشکال بودند، من تازه داشتم مفاهیم اولیه را می خواندم. دانشجوی علمی کاربردی بودم و با خیلی از مفاهیم رشته ی انتخابی ام ناآشنا. آن وقت بود ک انواع و اقسام کانال ها و سایت ها را زیر و رو کردم و رسیدم ب آدمی ک عجیب ب همه چیز فکر می کرد. حتی ب این ک پیشنهاد بدهد دانشجوهایی ک بومی اند و خوابگاه لازم ندارند دانشگاه های بدون خوابگاه را اول انتخاب کنند تا برای غیربومی ها خوابگاه باقی بماند. ک آی دی اش را توی کانال گذاشته بود تا بچه ها مشاوره رایگان بگیرند و آن قدر با دقت و زود و دلسوزانه پاسخ می داد ک اصلا باور نمی کردی اینجا ایران است! (همانجایی ک نه فقط پول حرف اول را می زند، بلکه "فقط پول حرف می زند".)

رسیدم ب یک نفر ک از جنس خود دانشجوها بود. از امیدها و استرس ها، موفقیت ها و شکست هایش می گفت، تا بدانند ک بعد از هر شکست می توان ب پیروزی رسید. برایشان از رشته و دانشگاه و همکلاسی هایش می گفت. صادقانه بگویم ک حس نزدیکی عجیبی ب وجود می آورد. انگار ک دانشجویی دارد از دوستش مشاوره می گیرد، نه از استاد و مولفی ک کلی مشغله ی کاری دارد.

خلاصه اش ک توی این چند ماه انواع و اقسام استادها و کانال ها را دیدم، ولی دکتر احسانی خیلی فرق داشت. آنقدری ک خیلی دلم می خواست از او تشکر کنم، حتی اگر توی همین وبلاگ سوت و کور خودم باشد.

دکتر احسانی عزیز، نه هیچ وقت شما را دیده ام، نه هرگز شاگردتان بوده ام. ولی در طول این چند ماه از کمک هایتان بسی بهره مند شدم. آدم هایی مثل شما دنیا را ب جای قشنگ تری تبدیل می کنند. ای کاش همه ی ما مثل شما باشیم، آن وقت مطمئنم با آرامش و شادی بیشتری زندگی خواهیم کرد.

نحوه گرفتن سهمیه شاگرد اولی

سه شنبه هایی ک نمی گذرند...

پاتی، من، اندیشمند، وحید بزرگه...

ک ,ب ,ها ,های ,توی ,نمی ,ها را ,یکی با ,و کانال ,آی دی ,و سایت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها